معرفی کتاب عرفان های کاذب راههای نفوذ و راهکارهای مقابله
این کتاب یکی از کتابهای علمی است که توسط معاونت پژوهشیِ دانشگاه معارف اسلامی به چاپ رسیده و مورد توجه مجامع علمی قرار گرفته است.
نویسنده در مقدمه کتاب، محتوای کتاب را اینگونه گزارش میکند؛
رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانی های خود، ضمن تأکید بر خطر عرفانهای وارداتی و «برنامه» خواندن این جریان، ابتلای جوانان به عرفانهای کاذب را «فلجکننده» معرفی کردند.
گزافه نیست اگر بگوییم پیچیدهترین تهدیدِ نرم، هم اکنون در عرصۀ عرفانهای کاذب در جریان است. چرا که این جریانات خود را نه به شکل رایجِ فرقهها که در قالبهای موجّه عرضه میکنند. بعلاوه آسیب دیدههای این جنبش نه مخالفان و بیدینان، که خداجویان و مشتاقان معنویتاند؛ آسیبدیدههایی که نه تنها احساس خسران نکرده و نیازی به تجدیدنظر نمیبینند، بلکه خود را از دیگران معنویتر و خداخواهتر میبینند و آرزو میکنند دیگران هم مثلِ آنها حس و حالِ معنوی را تجربه کنند. نشانههایِ فلج به اینجا ختم نمیشود. راهزنان در این هجمۀ سهمگین، خود را به لباس دوست آراسته و خود را با آرم معنویت دینی به صفحۀ ذهن و دل مخاطب نزدیک میکنند؛ به گونهای که وزارت ارشاد بدون این که تعارضی بین تعلیمات این جریانات با معارف دینی بیابد هر ساله به صدها عنوان کتاب مجوز نشر میدهد و رسانۀ ملی در مناسبتهای معنوی با قصد ترویجِ معنویت راستین، خود اقدام به پخش محصولات این جریانات مینماید. این رشته سر دراز دارد…
در اثر حاضر تلاش گردیده هم گامی جدید برای شناخت عرفانهای کاذب برداشته شود و هم حرکتی تازه برای مواجهه با خیزش عرفانهای جدید در کشور آغاز گردد؛ یعنی گامی برای شناخت و قدمی برای مبارزه. صد البته پیمودن گامهای بعدی، مستلزمِ تلاش دیگر محققان و همکاری نهادهای مسئول است که بالتبع بدون عزم همگانی و داشتن برنامه، پیمودن این مسیر امکانپذیر نخواهد بود.
کتاب حاضر ابتدا تنها شامل دو فصل (فصل دو و سه) بود که به درخواست دانشگاه معارف اسلامی، فصل اول اضافه شد تا آن دسته از خوانندگانی که با عرفانهای کاذب آشنایی ندارند ابتدا تصویری اجمالی از مهمترین جریانات معنویتگرا در کشور پیدا نموده و آنگاه در فصل دوم به سراغِ ابزارهای نفوذ عرفانهای کاذب رفته و در فصل سوم با راهکارهای مقابلهی فکری و فرهنگی آشنا شوند.
بخشی از مطالب فصل اول از کتاب دیگرِ مؤلف یعنی کتاب کاوشی در معنویتهای نوظهور (بررسی ده جریان فعال در ایران) استفاده شده که در قالب دستهبندی نو و الگویی جدید ارائه شده است.
مطالعۀ فصل اول از این جهت که حاوی جدیدترین جریانات فعال در کشور است ممکن است برای پارهای از خوانندگان جذابتر باشد و شاید هم فصل دوم برای بعضی چشمگیرتر باشد، بدین علت که در قالب آمار و ارقام، ابزارهای گسترش عرفانهای کاذب مورد کاوش قرار گرفته و گاهی هم خودیها بخشی از پازل ترویج عرفانهای وارداتی در کشور معرفی میشوند. اما برجستگی این کتاب به محتوایی است که در فصل سوم عرضه شده است.
فصل سوم از این رو اهمیت دارد که به «مهارت آموزی» پرداخته و بر آن است که فنون و تکنیکهای مواجهه و نقدِ نحلههای انحرافی را آموزش دهد و برای این مهم از تجربیات عملی نویسنده در برگزاری کارگاهها و گفتگو با هوادارانِ فرقهها بهره جسته است. بنابراین اصول و روش های نقد برای اساتید معارف، دانشجویان دغدغهمند، فعالان فرهنگی و تمامی نیروهای مسئول در عرصۀ تربیت که قصد دارند مهارت نقد و مقابله نرم افزاری با نحلههای انحرافی را بدانند مفید است.
رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانی های خود، ضمن تأکید بر خطر عرفانهای وارداتی و «برنامه» خواندن این جریان، ابتلای جوانان به عرفانهای کاذب را «فلجکننده» معرفی کردند.
گزافه نیست اگر بگوییم پیچیدهترین تهدیدِ نرم، هم اکنون در عرصۀ عرفانهای کاذب در جریان است. چرا که این جریانات خود را نه به شکل رایجِ فرقهها که در قالبهای موجّه عرضه میکنند. بعلاوه آسیب دیدههای این جنبش نه مخالفان و بیدینان، که خداجویان و مشتاقان معنویتاند؛ آسیبدیدههایی که نه تنها احساس خسران نکرده و نیازی به تجدیدنظر نمیبینند، بلکه خود را از دیگران معنویتر و خداخواهتر میبینند و آرزو میکنند دیگران هم مثلِ آنها حس و حالِ معنوی را تجربه کنند. نشانههایِ فلج به اینجا ختم نمیشود. راهزنان در این هجمۀ سهمگین، خود را به لباس دوست آراسته و خود را با آرم معنویت دینی به صفحۀ ذهن و دل مخاطب نزدیک میکنند؛ به گونهای که وزارت ارشاد بدون این که تعارضی بین تعلیمات این جریانات با معارف دینی بیابد هر ساله به صدها عنوان کتاب مجوز نشر میدهد و رسانۀ ملی در مناسبتهای معنوی با قصد ترویجِ معنویت راستین، خود اقدام به پخش محصولات این جریانات مینماید. این رشته سر دراز دارد…
در اثر حاضر تلاش گردیده هم گامی جدید برای شناخت عرفانهای کاذب برداشته شود و هم حرکتی تازه برای مواجهه با خیزش عرفانهای جدید در کشور آغاز گردد؛ یعنی گامی برای شناخت و قدمی برای مبارزه. صد البته پیمودن گامهای بعدی، مستلزمِ تلاش دیگر محققان و همکاری نهادهای مسئول است که بالتبع بدون عزم همگانی و داشتن برنامه، پیمودن این مسیر امکانپذیر نخواهد بود.
کتاب حاضر ابتدا تنها شامل دو فصل (فصل دو و سه) بود که به درخواست دانشگاه معارف اسلامی، فصل اول اضافه شد تا آن دسته از خوانندگانی که با عرفانهای کاذب آشنایی ندارند ابتدا تصویری اجمالی از مهمترین جریانات معنویتگرا در کشور پیدا نموده و آنگاه در فصل دوم به سراغِ ابزارهای نفوذ عرفانهای کاذب رفته و در فصل سوم با راهکارهای مقابلهی فکری و فرهنگی آشنا شوند.
بخشی از مطالب فصل اول از کتاب دیگرِ مؤلف یعنی کتاب کاوشی در معنویتهای نوظهور (بررسی ده جریان فعال در ایران) استفاده شده که در قالب دستهبندی نو و الگویی جدید ارائه شده است.
مطالعۀ فصل اول از این جهت که حاوی جدیدترین جریانات فعال در کشور است ممکن است برای پارهای از خوانندگان جذابتر باشد و شاید هم فصل دوم برای بعضی چشمگیرتر باشد، بدین علت که در قالب آمار و ارقام، ابزارهای گسترش عرفانهای کاذب مورد کاوش قرار گرفته و گاهی هم خودیها بخشی از پازل ترویج عرفانهای وارداتی در کشور معرفی میشوند. اما برجستگی این کتاب به محتوایی است که در فصل سوم عرضه شده است.
فصل سوم از این رو اهمیت دارد که به «مهارت آموزی» پرداخته و بر آن است که فنون و تکنیکهای مواجهه و نقدِ نحلههای انحرافی را آموزش دهد و برای این مهم از تجربیات عملی نویسنده در برگزاری کارگاهها و گفتگو با هوادارانِ فرقهها بهره جسته است. بنابراین اصول و روش های نقد برای اساتید معارف، دانشجویان دغدغهمند، فعالان فرهنگی و تمامی نیروهای مسئول در عرصۀ تربیت که قصد دارند مهارت نقد و مقابله نرم افزاری با نحلههای انحرافی را بدانند مفید است.